تاریخ انتشار
شنبه ۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۵:۴۵
۰
کد مطلب : ۹۰۲۷

در بهشت هم سفید پوست‌ها حکومت و برتری دارند!

شماره نهم ماهنامه خیمه - شوال1424 - آذر1382

گفت و گوی اختصاصی خیمه با احمد حنیف

اشاره:

هجرت در راه خدا اقسامی دارد و یکی از بارزترین اشکال آن، هجرت به سوی دیار غربت است برای کسب علوم آل محمد (ص) و سفر جوانان محب اهل بیت، از سراسر دنیا به قم – این آشیانه‌ی علوم آل صادق – از همین نمونه است.

احمد حنیف کانادایی، که در نگاه اول انسان را یاد والیبالیست‌ها می‌اندازد، چند سالی است که به همراه خانواده‌ی خود در قم، زندگی و برای کسب تحصیل معارف اسلامی تلاش می‌کند. زندگی برای یک شهروند قاره‌ی آمریکا در قم، چه جاذبه‌هایی می‌تواند داشته باشد که او و خانواده‌اش این شهر را انتخاب کرده‌اند. مصاحبه با او از این جهت می‌تواند جالب باشد که شما از شیوه‌های عزاداری در کشور او و علل گرایش جوانان غرب به معنویت، از زبان او آگاه می‌کند.



خيمه: در ماه محرم و روز عاشورا، مراسم ويژه‏اي در ايران برگزار مي‏شود.بفرمائيد که در کشور شما در اين ايام، چه مراسمي برگزار مي‌شود؟

- بسم اللّه الرحمن الرحيم

جمعيت شيعيان آنجا حدودا دويست و پنجاه هزار نفر است. که البته به صورت پراکنده، حضور دارند.

آداب و رسوم هر کدام از ايشان، طبق روال سنتهاي کشور خودشان است، مثلا پاکستانيها با استفاده از زبان اردو به رسم پاکستان، عزاداري مي‏کنند. ايرانيها، عراقيها و لبنانيها هم همينطور. محل عزاداري ايشان هم، مراکز اسلامي موجود در آنجا است. بسياري از آنها قمه زني هم مي‏کنند، امّا اين برنامه داخل خانه يا همان مرکز اسلامي يا داخل يک سالن انجام مي‏گيرد. البته حدود 11-12سال پيش براي اولين بار، مردم به خيابانها آمدند و در مراسمشان از اجراي آداب و شيوه‏هايي که موجب خجالت آنها شود- مثل قمه زني- در خيابان پرهيز کرده، حتّي زنجير زني را هم حذف کردند و فقط برنامه ي سينه زني برپا کردند.



خيمه: شيعيان کاري نمي‏کنند که تظاهر به ريا شود؟

- نه، چون اين حساسيت را دارند که مبادا کانادائيها با وحشت به برنامه‌ي آنها نگاه کنند. حتّي پاکستاني‏ها از آوردن ذوالجناح - که از آداب مخصوص عزاداري‏شان بود- پرهيز کردند. صحبت بر سر اين موضوع بود که آيا شبهه‏ي «اسب پرستي» ايجاد مي‏کند، يا خير؟ البته چند سال بعد، بين آنها به خاطر نبود وحدت، اختلاف افتاد وبه چند گروه بومي و غير بومي تقسيم شدند. کساني که شيعه شدند، تا چند سال اخير مراسم خاصي نداشتند و بيشتر در مراسم ديگران شرکت مي‏کردند، امّا کفايت نمي‏کرد. آنها مي‏رفتند و به سخنراني گوش مي‏کردند، ولي سخن را نمي‏فهميدند، خوب، مذهب شيعه هم بين مهاجران مخصوصا در کانادا، آمريکا و در انگلستان يک دين خارجي محسوب مي‏شود. مثل هر کس ديگري که بنا بر حسّ کنجکاوي خواهان خبرگيري از اسلام باشد، به مرکز علوم اسلامي مراجعه مي‏کند، بومي‏هاي کانادا هم با تکميل اطلاعات در آنجا سعي مي‏کنند آداب و رسومي را اختراع کنند و هم اکنون هم در همين وضعيت، در حال فرهنگ سازي با محرّم هستند.

خيمه: فعاليت شما براي آنها چه بود؟

- در اين 8 سال، در ايام محرم ‏بيشتر در مراسم مهاجران شرکت و براي آنها سخنراني کرده‏ام.



خيمه: اثر سخنراني شما چقدر بود؟

- موضوع سخنراني اثر دارد؛ ولي لحاظ کار فرهنگي، کار زيادي بايد انجام شود؛ آزمايش لازم دارد. ولي سخنراني در همان حد يک خطابه است. در فرهنگ آمريکا و کانادا، بر خلاف کاتوليکها، شيعيان اصلاً مراسمي براي گريه ندارند. به ياد دارم در کودکي به کليسا مي‏رفتم، در ايامي که ميگويند حضرت عيسي (ع) را دار زده‏اند،مسيحيان در 12مرحله در 12روز، مصيبت حضرت عيسي (ع) را مي‏خواندند و گريه مي‏کردند. امّا حالا به خاطر پيشرفته شدن، ديگر اين برنامه‏ها را ندارند و مسئله بر عکس شده؛ يعني جمع مي‏شوند براي خنديدن و خوشگذراني!

شيعيان آنجا، بايد گريه کردن را ياد بگيرند؛ چيزي که اصلا در موردش تجربه ندارند. يعني اينگونه نيست که در نتيجه‏ي يک سخنراني يا روضه، اشک بريزند. مثل ايران نيست که به جلسه رفته و با شنيدن کلمه «حسين» از زبان مدّاح يا سخنران، اشک بريزند. اين نيازمند به ايجاد فضاي فرهنگي است. بايد اين فرهنگ را در دل‏هاي آنها ايجاد کرد.



خيمه: يعني با اين روضه‏هاي اهل بيت را که شما در عاشورا سخنراني مي‏کنيد و يا مصيبت مي‏خوانيد نمي‏توانند ارتباط برقرار کنند...

من روضه خوان نيستم!



خيمه: يعني آنجا کسي نيست که به زبان مادري روضه بخواند؟

- هست؛ ولي خيلي کم. روز سالگرد شهادت شهيد باکوميک، جلسه‏اي بود که يک بومي آمريکائي در آن، روضه خواند. بدون لحن وبسيار با احساس و آرام. مصيبت باکوميک را با روضه‏ي امام حسين (ع) ترکيب کرد و مردم هم گريه مي‏کردند؛ امّا فقط همين يک مورد مشاهده شد. امّا بچه‏ها وقتي اينجا (ايران) آمدند و در مراسم عزاداري شرکت کردند، با مجلس، ارتباط برقرار کرده و گريه کردند. بعداً به صورت آزمايشي چند جلسه بين خودمان گرفتيم و روضه خوانديم؛ بچه‏ها گريه کردند و مسلماً کساني که در توان آنها انتقال اين فرهنگ هست، بايد فرهنگ گريه ي عزاداري را به آنجا انتقال دهند.



خيمه: از کانادا (تورنتو) چند نفر طلبه در ايران مشغول هستند؟

- بين 10 تا 15نفر



خيمه: آيا به مناطق خودشان برگشته‏اند؟ تأثير اين چند نفر بر ديگران - مردم کانادا - چقدر بوده؟

- اين به تجربه و شخصيت آنها بستگي دارد. بعضي از آنها اهل سخنراني و فعاليت اجتماعي نيستند؛ فقط آمده‏اند تا يک مسلمان خوب شوند.



خيمه: شما به عنوان فردي تحصيل کرده در زمينه‏ي روانشناسي و مدد کاري اجتماعي، فکر مي‏کنيد بر ديگران چقدر تأثير گذاشته‏ايد؟!

- مدرک ليسانس من خيلي مهم نيست. قبل از اسلام، زياد فعاليت مي‏کردم؛ الان هم همينطور. حتّي قبل از دانشگاه هم کار اجتماعي مي‏کردم و الان اثرات خوبي هم دارد.



خيمه: زماني که از ايران به وطن خود بر مي‏گرديد، چه فعاليت‏هاي مذهبي - اجتماع داريد؟

- کار ما در آنجا «امّت سازي» است؛ يعني تنظيم اجتماعي مسلمانان و هدف‏دهي به آنها، تأسيس و گسترش مؤسسه‏ها و بنيانهاي لازم از آموزش و پرورش و... براي مردم و بچه‏ها. تشديد فعاليتهاي سياسي جهت اثر گذاري در جمعيت کانادا، چون مسلمانان کانادا فعاليت و سازمان منظمي ندارند و از آنجا که مسلمانان کانادا اغلب مهاجر هستند، اين احساس در آنها بوجود آمده که مهمان هستند و هر گونه فعاليت جدّي، منجر به اخراج آنها مي‏شود و چون دوست ندارند اين بهشت دنيا را از دست بدهند و موجبات ناراحتي دولت کانادا و آمريکا را فراهم آورند، بدين جهت فعاليت آنها در آنجا محدود است.



خيمه: برخورد دولت کانادا با مسلمانان و شيعيان کانادا چگونه است؟

- در نگاه آنها فرقي بين مسلمان و غير مسلمان، شيعه و هندو نيست، حتّي شايد نسبت به مسلمانان نگراني‌هاي بيشتري داشته باشند. مخصوصاً بعد از واقعه‏ي 11سپتامبر، که مسلمانان به عنوان تروريسم در جهان معرفي شدند و حالت جنگي که بين غرب و مسلمانان بعد از اين واقعه، رخ داده است. منتهي نگاه آنها نسبت به وهابّي‌ها بسيار منفي‏تر نسبت به شيعه است. چرا که عوامل «القاعده» و «طالبان» از اين گروه بودند.



خيمه: اخيرا گرايش مردم اروپا به معنويت، بيشتر از قبل شده (به علت فرار از ماديت) شما چقدر اين را درست مي‏دانيد؟

- بله؛ بعضي از آنها علاقه‏مند هستند که جواب سئوالاتشان را از هستي بدانند و پيدا کنند. مثل: «ما که هستيم» و «از کجا آمده‏ايم» و «دنيا چرا وجود دارد؟» و... امّا متأسفانه دراين مسير به طرف علوم تقلّبي (خرافات) کشيده مي‏شوند. مثلاً متافيزيک ديني را با علم حسّي و تجربي ترکيب کرده، از خدا به عنوان يک فضانورد پيشرفته، تا مثلا يک نفس کُلي، بحث مي‏کنند.



خيمه: شما چطور مسلمان شديد؟

- تحقيق کردم



خيمه: انگيزه ي تحقيق شما چه بود؟

- سياه بودن



خيمه: يعني اختلاف نژادي و نژاد پرستي؟

- بله؛ نژادپرستي و نقش کليسا در اين ظلم. نقش دين مسيحيت ما که نظام نژاد پرستي آمريکا و آفريقاي جنوبي بر پايه‏ي آن است و مفهوم تثليث - که يکي از تثليث ها حضرت عيسي (ع) است، که سفيد پوست است و به همين علت، نه تنها در دنيا که حتّي در بهشت هم، سفيد پوستها حکومت و برتري دارند-. ولي من اين سخنان را قبول نکردم و نسبت به مسيحيت، ديد منفي پيدا کردم؛ همين علت، باعث اين شد که به جست و جوي دين ديگري رفته، خواستار بازسازي هويت خود شدم. دنبال ديني بودم که بتوانم بوسيله‏ي آن از ظلم انتقاد کرده، جوابگو باشم. لذا در اديان مختلف، تحقيقات گسترده‏اي کردم. ادياني نظير:هندو،بودائي،يهودي، مسيحي و بالاخره اسلام، که آن را کاملترين و مناسب‏ترين دين يافتم و مسلمان شدم.



خيمه: شرکت غير مسلمانان در عزاداری‌هايي که در کشور شما برگزار مي‏شود چقدر است و آيا از اين مراسم‏ها تأثيري مي‌گيرند؟ برخورد آنها با شما در آنجا چگونه است؟

- خيلي کم؛ چون تعداد شيعيان بومي، خيلي کم است. به ياد دارم، وقتي به مراسم مي‏رفتيم دو نفر بيشتر نبوديم. سخنراني، مدّاحي و سرود بلد نبوديم. حتّي بعضي جاها فکر کرديم پاسپورت لازم داريم، تا به آنجا وارد شويم! چون يک حسّ غريب پيدا کرده بوديم؛ مثل اينکه در کانادا نبوديم.



خيمه: آقاي حنيف کدام روضه را بيشتر دوست داريد؟

- روضه‏ي حضرت عباس (ع)



خيمه: چرا؟!

-نمي‏دانم، شايد به خاطر اينکه روز تاسوعاو عاشورا، پرشورترين و پرسوزترين ايام هستند. البته روضه‌ي حضرت قاسم هم برمن اثر خاصي مي‏گذارد، امّا بيشتر از روضه ي حضرت عباس (ع) تأثير مي‏پذيرم و آن را دوست دارم.



خيمه: «عباس» در يک جمله، يعني...

- خضوع، نوکر اسلام!



خيمه: کربلا، يعني...

- يعني زندگي!



خيمه: «حضرت زهرا» در يک جمله کوتاه:

- ليلة القدر!



خيمه: آب در کربلا را توصيف کنيد؟

- آب، به معناي قطع شدن رحمت خدا به دست آدم‏هاي شر



خيمه: کربلا رفته‏ايد؟

- نه!

با تشکر از شما که در اين گفت و گو شرکت کرديد...
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما